قال اجعلنی علی خزائن الارض انی حفیظ علیم. 55 یوسف


یوسف گفت : مرا برخزائن این سرزمین بگمار که من نگهدار و دانایم 


وقتى در کارى مهارت دارید، اعتماد به نفس داشته باشید و خود را عرضه کنید. «اجعلنى على خزائن الارض»*


تا حالا اینطوری تو ذهنمون وارد کردن که هر کس با اعتماد به نفس توانایی های خودش رو معرفی کنه آدم خودخواه و خودشیفته ای هست

نظر شما چیه ؟ تا حالا به آیه 55 یوسف چه نگاهی داشتید .  

هر وقت أیه 55 یوسف رو سر کلاس میپرسم یاد یوسف میفتم که چطور تو یه سرزمین غریب وقتی احساس کرد این سرزمین. برای رفع مشکلشون احتیاج به توانایی های یوسف داره بعد رفت و از خودش پیش بزرگترین مقام اون کشور تعریف کرد و هم باعث شد مشکل قحطی کنترل بشه هم باعث پیشرفت خودش شد .

در موقع نیاز هیچ اشکالی نداره که انسان از توانایی های خودش بگه برای خدمت نه برای اینکه مورد ستایش قرار بگیره


سال 87 بعد از چند سال تدریس طرح یک ساله حفظ در کنار حرم عمه جانم حضرت معصومه علیها السلام , برگشتم تهران .

حالا با معرفی نامه ای که داشتم میخواستم دوباره تو تهران مشغول به تدریس بشم 

یه روز با وقت قبلی که از یکی از موسسات حفظ داشتم رفتم خودم رو معرفی کردم و قرار بود با مدیر صحبت کنم حدود یک ساعت منتظر بودم ولی خبری نشد گفتم تا کی باید بشینم منتظر ؟ دفتر دار گفت مدیر تدریس داره تا تموم نشه نمیاد البته تعجب کردم , بعد از این انتظار طولانی ایشون تشریف اوردن و  خودم رو با همون معرفی نامه معرفی کردم و از توانایی های خودم و تجربیات تدریس گفتم البته تقریبا انگار با دیوار حرف میزدم بعد از شنیدن گفت ما استاد داریم فعلا هیچ نیازی در این مورد نیست "خلاصه هیچی "

فردا به موسسه دیگه ای مراجعه کردم که طرح یک ساله حفظ داشتن با مسئول صحبت کردم که من میتونم یک سال برای شما رایگان تدریس کنم حتی روش تدریس یک ساله رو به اساتید شما آموزش بدم جوابی که شنیده شد : ما از شاگرد های همین جا برا تدریس استفاده میکنیم 

جالب بود شاید من توقع بی جایی داشتم چون ما عادت نداریم کسی اینطوری خودش رو با اعتماد معرفی کنه همیشه منتظر شخص سومی باید باشیم تا ازمون تعریف کنه 

خلاصه زنگ زدم به مسئولی که منو معرفی کرده بود بعد از شنیدن حرفای من ,گفتن که ما نمیتونیم تو کار مدیرا دخالت کنیم بعد به من پیشنهاد داد حالا که اینطوری هست ما یه کلاس داریم چن تا خانم هستند که دارن حفظ میکنن اگه مایل هستید برید برای تدریس و من هم که فقط هدفم تدریس بود و نه چیز دیگه و برام مهم نبود که چی باشه گفتم با کمال میل و خدارو شکر, با این کلاس تا حفظ آخر قرآن بودم و کلاس پر باری شد و بعد از اون هم کلاس های متعدد بعدی و اینم داشنه باشید که اون مدیر هم همون سال از موسسه برا همیشه رفت و من الان چن سالی هست که همون جا تدریس میکنم خدارو شکر 


باز گلی به جمال عزیز مصر با اینکه یوسف همشهری خودشون نبود ولی بهش اعتماد کرد و بهره هم برد  

ولی این مدیرها حتی به خودشون این زحمت رو ندادن که به طور آزمایشی کار منو ببینن.  

خدایا عزت دست توست ما با اعتماد و توکل به تو , به خود و داشته هایی که تو دادی  اعتماد میکنیم 

خدایا در راه خدمت به  قرآن و اهل قرأن یاریم کن الهی آمین 


  یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اَللّٰهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدٰامَکُمْ (٧) محمد


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

فصلنامه بامداد شاهرود دبیرستان هدی ۱ رهپوی وصال حیوانات خانگی پاسارگاد سختیهای مادری عنوان آشیانه سازان سیمرغ نوید مارکت شمایل یک نیمه زن...